|
از معلم، با معلم، برای معلم مهربان 
|
بسم الله الرحمن الرحیم م
الحمدلله رب العالمین ، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
عالمی در مورد نظام هستی این چنین بیان می کردند که نظام هستی به 3 دسته ی اصلی نظام عالم ، نظام بشر، نظام نشئات( آینده ) تقسیم می شوند ؛
شاید این سوال ذهن بسیاری از افرادرو در همیشه ی ایام به خود مشغول کرده که هدف خلقت انسان چیست ؟ ما برای چی خلق شدیم و البته اندیشمندان متعدد و علمای مختلف هر کدوم با توجه به میزان بهره یشان از هدایت پاسخی دادند ؛ مثلا عده ای معتقدند که هدف خلقت انسان ها این آیه ی قرآن است " و ما خلقت جنّ و الانس الا لیعبدون " ما جن و انس را برای عبادت خلق کردیم ، و پاسخ های دیگری که داده شده ؛
ایشون می گفتند تا ما ندانیم که انسان چیست نمی توانیم به هدفش پی ببریم ، به عبارتی زمانی که چیستی یک چیز مشخص بشود چرایی آن هم مشخص می شود ، خوب پس اول ما باید بدانیم که انسان چیست ، آیا آن تعریفی که از انسان در ذهن های ما هست درسته ؟ آیا تعریفی که ما در کتابهای دینی دبیرستان خواندیم درسته ؟ اینکه ما دو بعد داریم یک بعد روحانی و جسمانی ؟
گویا آیات قرآن و روایات انسان رو طور دیگری تعریف کردند ؛ پس برای مشخص شدن هدف خلقت انسان اول باید از ایات و روایات تعریف انسان بیرون آورده شود که البته فهم مطالب از قرآن در سطوح بالا کار هر کسی نیست که من هم فقط نقل کننده هستم ؛ انشاالله به این بحث بپردازیم .
به راستی انسان چیست ؟ تفاوت ما با سایر موجودات در چیست ؟ چه چیزی ما را از ملائک هم متمایز می کند ؟ برخی می گویند ما عقل داریم اما حیوانات عقل ندارند ، اگر عقل ندارند چطور بسمت مثلا کبوتری سنگ می زنی پرواز می کند نمی ایستد و یا در تحقیقی میمونی را در قفسی با بچه اش گذاشتند ، قفس را داغ کردند میمون بچه اش را بغل گرفت ، کمی بیشتر که داغ کردند میمون بچه اش را به زمین گذاشت و خود هم در کنارش بود ، کمی بیشتر قفس را داغ کردند میمون بچه اش را زیر پایش گذاشت و روی آن ایستاد! اگرفقط غریزه بود باید تا سر حد کامل سوختن بچه اش را زمین نمی گذاشت ، و یا در آزمایشی میمونی را با چند جعبه و یک موزی که در ارتفاع بود در اتاقی گذاشتند، که بعد از مدتی میمون توانست خودش بفهمد که جعبه ها را روی هم بگذارد تا دستش به موز برسد ، این نشان وجود عقل است؛
و یا عده ای می گویند تفاوت ما با ملا ئک قدرت اختیار ماست ؛ اگر ملائک قدرت اختیار نداشتند چرا زمانیکه خداوند فرمود " إنّی جائلٌ فی الأرضِ خلیفة " می خواهم در زمین خلیفه قرار بدهم فرشتگان گفتند " قالوا أتجعَلُ فیها مَن یُفسِدُ فیها و یَسفِکُ الدّماء و نحن نُسَبّحُ بِحَمدِک و نُقَدّسُ لک " آیا می خواهی کسی را قرار دهی در آن که فساد کند در آن و خون بریزد در حالیکه ما بحد تو تسبیح می گوییم و تو را تقدیس می کنیم ! اگر فرشتگان اختیار نداشتد وقتی خدا گفت می خواهم خلیفه در زمین قرار بدهم باید می گفتند چشم اما چیز دیگری گفتند پس اختیار دارند ؛
پس این وجه تمایزدر چیست ؟
خوب با توکل به خدای علام برویم سراغ تعریف وابعاد انسان ...
تعریف انسان : انسان مخلوقی است ملکوتی که دارای فطرت می باشد ( وجه تمایز با سایر موجودات )
انسان ظرفی است برای اسماء و صفات خداوند ؛ انشاالله به مرور با این دو تعریف بیشتر آشنا می شوید .
اما در تعریف دیگر می توان گفت :
انسان مخلوقی است متشکل از 5 بعد ؛
•ابعاد انسان
•1- فطرت
•واژه ی قرآنی : فطرت، نور
•2- بعد روحی
•واژه ی قرآنی : قلب
•3- بعد برزخی
•واژی قرآنی : صدر
•4- بعد دخانی
•واژه ی قرآنی : صلصال
•5- بعد مادی
•واژه ی قرآنی : تراب
منظور از واژه ی قرآنی واژ ی مربوط به آن بعد در قرآن است ؛ انشاالله به مرور آیات و احادیثی در این زمینه آورده می شود .
الحمد لله رب العالمین . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم [ پنج شنبه 92/3/30 ] [ 4:34 عصر ] [ ای کاش o ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  |
| [ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |
